عشق واژه­ای است که تعریف روشن و همه­‌پسندی ندارد. همه ما درک روشنی از عشق داریم اما شاید نتوانیم آن را به راحتی تعریف کنیم. شاید بتوانیم عشق را «حد نهایت محبت به کسی» بدانیم.

عشق، فراگیرترین عامل تشکیل زندگی مشترک و مهمترین ضامن بالندگی و بقای آن است. هر قدر عشق و عوامل موثر بر آن را بیشتر بشناسیم، بهتر می­‌توانیم عشق را در روابط خود با همسر و عزیزان­‌مان شعله‌ور نگه داریم.

امروز زوج­‌های بسیاری هستند که از کاهش شور عشق در زندگی مشترک‌شان ناراحت و غمگین‌اند اما دقیقاً نمی­‌دانند که چگونه باید عشق را مجدداً در زندگی­شان احیا کنند.

دکتر ویلیام گِلَسر درباره خراب شدن تدریجی زندگی زناشویی زوجین می­‌گوید:

«آنچه رابطه زناشویی را تخریب می­‌کند، نه ناهمخوانی شخصیت زوجین است و نه نبودن مهر و محبت، بلکه رفتارهای مخربی است که زن و شوهر معمولاً پس از  ازدواج نسبت به یکدیگر به کار می­‌گیرند».

در بیش از یک دهه‌ای که در اتاق مشاوره با زوجین مختلف کار کرده‌­ام، همواره درستی جمله بالا را بارها و بارها دیده و تجربه‌کرده‌­ام. بسیاری از زن و شوهرهایی که به خاطر کاهش عشق و صمیمیت و شدت گرفتن رنجش و آزردگی نزد زوج درمانگر می­‌آیند، باور دارند که یا از ابتدا به اشتباه با یکدیگر ازدواج کرده‌اند و باید با فرد دیگری ازدواج می‌کردند و یا گمان می­‌کنند که تفاوت­‌های شخصیتی زیادی که با هم دارند اجازه نداده تا در کنار یکدیگر به آرامش و لذتی که دوست داشته‌اند برسند! آن‌ها به روشنی نمی­‌دانند چرا آن عشق و جاذبه اولیه بین­شان به تدریج جای خود را به خصومت و دافعه داده است!

بیش از 80 درصد زوجین در ساختار شخصیت خود تفاوت‌های معنادار و جدی با هم ندارند که مانع سازگاری و تعامل مثبت آن‌ها با یکدیگر شود. عامل اصلی کاهش تدریجی صمیمت زوجین و پس از آن، کاهش شور رابطه زناشویی آن‌ها، رفتارهای مخربی است که هر روز نسبت به یکدیگر انجام می‌دهند؛ رفتارهایی مانند انتقاد، سرزنش، غرغر و نق­نق، قهر، سکوت تنبیهی، و مانند این‌ها.

آن‌چه موجب این رفتارهای قطع­‌کننده رابطه می­‌شود، باور طرفین به این است که آن‌ها بهتر از طرف مقابل می­‌فهمند و وظیفه دارند عیب و ایرادهای طرف مقابل را برطرف کرده و او را به راه راست هدایت کنند!

این باور راسخ که «من صلاح تو را بهتر از خودت می­‌فهمم» ریشه تمام رفتارهای کنترل­‌گرانه‌ای است که ما دائماً در روابط بین فردی خود به کار می‌گیریم. تا زمانی هم که نپذیریم که ما در بسیاری مواقع حتی مصلحت خود را به خوبی نمی‌توانیم تشخیص بدهیم چه رسد به اینکه بخواهیم صلاح و مصلحت دیگران را نیز تشخیص بدهیم، دست از این باور و رفتارهای کنترل­گرانه بر نخواهیم داشت.

اگر شما هم می­‌خواهید به رابطه عاطفی­ با همسرتان مجدداً رونق بدهید، عمل به پیشنهادهای زیر برایتان مفید و موثر خواهد بود:

– همواره به تفاوت­‌های بین خود و همسرتان توجه کرده و به آن‌ها احترام بگذارید.

– وقتی همسرتان با شما صحبت می‌کند با تمام وجود به او گوش کنید و مدام در ذهن خود به دنبال پاسخ به او نباشید.

– زمانی که همسرتان مرتکب اشتباه می­‌شود، به جای سرزنش، از او حمایت کنید تا بتواند خودش اشتباهاتش را جبران کند.

– روش مذاکره بدون خشونت را یاد بگیرید و همواره بر سر اختلافات، با همسرتان مذاکره کنید.

دیدگاه شما چیست؟

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. قسمت‌های مورد نیاز علامت گذاری شده اند *

چرا عشق بین من و همسرم کاهش پیدا کرده است؟