چرا زنان بیشتر از مردان درخواست طلاق می‌دهند؟

آمار طلاق درکشور ما بسیار بالاست و روز به روز هم بر تعداد آن‌ها افزوده می‌شود. جالب است بدانید که بیشترین آمار درخواست طلاق از طرف زنان است. سوال اینجاست که چه چیزی باعث این اتفاق می‌شود؟ چرا زوج‌هایی که چند ماه یا چند سال قبل قسم خورده بودند که همیشه در کنار هم بمانند، تصمیم به جدایی می‌گیرند؟ و چرا اکثر این جدایی‌ها از سوی خانم‌هاست؟ می‌خواهم در این مقاله چند عامل اصلی که باعث درخواست طلاق از طرف زنان می شود را بازگو کنم.

یکی از مهم‌ترین و یا شاید بزرگترین عاملی که زن‌ها را از زندگی بشدت دلسرد می کند این است که، اغلب اوقات مردان حتی متوجه نمی‌شوند که در یک رابطه ناموفق هستند و شرایط زندگی‌شان به سمت‌و‌سوی خوبی نمی‌رود  تا زمانی که همسران‌شان نگویند “من طلاق می‌خواهم!”

بارها شنیده‌ام که مراجع‌کننده‌های مرد به من می‌گویند من فکر می‌کردم در زندگی ما همه چیز خوب است. اصلا طلاق را تصور نمی‌کردم.

معمولا تفکرات مردانه تعریف خاصی از موفقیت دارند،  مردها اینگونه می‌پندارند که موفقیت یعنی بر روی فعالیت‌های کاری خود تمرکز کنند، از منطق برای حل همه مشکلات خود استفاده کنند و احساسات خود را کمی  نادیده بگیرند و در خصوص همه چیز در زندگی بگویند که من می‌دانم. از قضا، این رفتار باعث  قطع ارتباط و صمیمیت می‌شود و اغلب باعث شکست ازدواج می‌شود. این درحالی‌ست که که  مردان فکر می‌کنند ازدواج آن‌ها “خوب” است و به طور همزمان، همسران‌شان در حال صحبت با وکلای طلاق هستند.

به نظر من آنچه انگیزه طلاق را در زنان ایجاد می‌کند‌. فقدان ارتباط صمیمانه، عدم همدلی، عدم حمایت از طرف همسر و عدم رشد عاطفی و نداشتن روابط عاشقانه است. واین رفتارها  عموماً زنان را بیشتر از مردان آزار می‌دهد و باعث می‌شود زنان بیشتر از مردان درخواست طلاق بدهند. مردان معمولاً نسبت به زنان با وضعیت موجود راحت‌تر کنار می‌آیند و زنان بیشتر از مردان به کارت‌های  قرمز توجه می‌کنند، بنابراین مردان معمولاً   تقاضای طلاق  همسرشان را که می‌شنوند شوکه و متعجب می‌شوند.

سخن آخر

اگر به هر دلیلی در این شرایط قرار گرفتید و همسرتان می‌خواهد که جدا شود از شما می‌خواهم بدانید که امیدی هست. بسیاری از زندگی‌های زناشویی، فقط به خاطر اینکه زوجین می‌خواهند خود را مصمم‌تر از دیگری نشان دهند، به طرز وخیمی به شکست می‌انجامد و پایان می‌پذیرد

این پرسش‌ها را از خود بپرسید:
آالان می‌توانم چه کارهایی برای درست کردن رابطه انجام دهم؟
مهم‌ترین چیزی که  زندگی مشترک شما به اینجا کشاند را پیدا کنید،و بدون هیچ توقعی  در پی تسریع آن باشید ، ارتباطی نه با مجادله و تهدید، بلکه با حسن نیت و گفت‌وگو کردن در پیش گیرید ودر طول دوره تلاش همیشه خونسردی و صبوری را با خود به همراه داشته باشید. یک ارتباط حقیقی و صمیمی  تقریبا همیشه در زندگی‌های مشترک آشفتگی‌ها را از بین می‌‌برد.