نکتهای از زندگی استیو جابز؛ بنیانگذار شرکت اَپِل
در کتاب استیو جابز شدن نوشته برنت اِشلندر و ریک تتزلی (نشر میلکان) آنجا که نویسنده به توصیف و تشریح خصوصیات شخصیتی استیو جابز میپردازد، میگوید:
«رشد و تغییر شخصیت حالت فزاینده دارد؛ یعنی هر قدر شخصیت انسان بیشتر رشد کند، بهتر یاد میگیرد چگونه از استعدادهای خود بهره ببرد و آن را در زندگی خود به کار گیرد… استیو توانست از تواناییاش استفاده کند و نقاط قوتاش را بهبود بخشد و همچنین وجوهی از شخصیتش را که مانع از بروز نقاط قوتش میشد، مدیریت کند و اغلبشان را از میان بردارد. ویژگیهای منفیاش هیچگاه از بین نرفتند و ویژگیهای خوب نیز جایگزین نشدند، اما او یاد گرفت چطور خودش و شخصیت مسمومکنندهاش را مدیریت کند»
در حرفهام به عنوان یک روانشناس بارها و بارها با افرادی مواجه شدهام که رابطهشان با خودشان بسیار معیوب و مخدوش است. این افراد از عزتنفس پایین و آسیبدیده رنج میبرند و خودشان را آنگونه که باید، دوست ندارند! این افراد به خاطر خودتخریبگری و خودگوییهای مخرب و مقایسه دائمی خود با دیگران در یک چرخه معیوب گرفتار هستند: خودتخریبگری و مقایسه خود با دیگران – ناارزشمندسازی خود.
همین چرخه موجب میشود این افراد روز به روز پسرفت کرده و نتوانند استعداها و توانمندیهای خود را شکوفا و بارور کنند.
خط آخر این بند از کتاب حاوی نکته بسیار مهمی درباره رشد شخصیت انسانهای موفق و اثرگذار در طول تاریخ است و برای کسانی که خود را در این چرخه معیوب گرفتار و معطل کردهاند درس مهمی دارد.
استیو جابز که یکی از تاثیرگذارترین انسانهای عصر حاضر بود و توانست در صنعت دستگاههای رایانهای انقلاب ایجاد کند، به هیچ عنوان انسانی کامل، بی نقص، و همه جانبه نبود. او هم مانند همه ما نقاط ضعف و نقاط قوتی داشت که سالهای سال با آنها زندگی کرد و به واسطه همین ویژگیها هم بود که هم جاذبه داشت و هم دافعه.
نگاهی به زندگی انسانهای موفق، ماندگار و جریانساز بر ما معلوم میکند که هر کدام از آنها مجموعهای از صفات و ویژگیهای متفاوتی داشتند که برخی به لحاظ اجتماعی نامطلوب و برخی دیگر پسندیده بودند. آنها هم مانند همه ما بارها خطا و کاستیهای بزرگ و کوچکی در کارها و روابطشان داشتهاند؛ به دفعات زمین خورده و بلند شدهاند؛ بارها از تصمیمهایی که گرفتهاند پشیمان شدهاند اما تقریباً همه این انسانهای بزرگ یک ویژگی مشترک داشتهاند: خود را با تمام نقصها و کمبودهایشان دوست داشتند و قاطعانه در جهت مدیریت و شکوفایی شخصیت خود گام برداشتهاند.
حالا بار دیگر، به این جمله مهم توجه کنید: «ویژگیهای منفیاش هیچگاه از بین نرفتند و ویژگیهای خوب نیز جایگزین نشدند، اما او یاد گرفت چطور خودش و شخصیت مسمومکنندهاش را مدیریت کند».
درک این نکته چقدر راهگشا و امیدبخش است:
قرار نیست برخی ویژگیهای منفی رفتاری ما از شخصیتمان محو شوند و همواره ردی از آنها در رفتارهای ما باقی خواهد ماند. اما مهم این است که یاد بگیریم خود را به عنوان یک انسان – با تمام محدودیتها و کاستیهایمان – ارزشمند بدانیم و به خودمان احترام بگذاریم. عزتنفس یکی از سرمایههای روانشناختی انسان است که باید مانند هر سرمایه دیگری قدر آن را بدانیم و از آن برای تولید ارزش در زندگی خود به خوبی استفاده کنیم. این گونه است که میتوانیم در حرفه و روابط بین فردی خود با دیگران دستاوردها و آثاری ارزشمند از خود بجا بگذاریم.
برای تقویت عزت نفس خود میتوانید راهکارهای زیر را به کار بگیرید:
- مطالعه کتابهای مفید در این زمینه
- گوش دادن به پادکستهای مرتبط با این موضوع
- گرفتن مشاوره از رواندرمانگران صاحب صلاحیت حرفهای
- شرکت در کلاسهای آموزشی مرتبط
- شرکت در مشاورههای گروهی
- استفاده از تکنیکهای علمی خودیاری