ویژگی مهم زندگی، غیرقابلپیشبینی بودن آن است. بارها اتفاق افتاده که در مسیر رسیدن به خواستههایمان به بنبست خورده و آرزوهایمان را نقشبرآب دیدهایم و چون نمیتوانستیم پایان مطلوبی برای تلاشهای خود تصور کنیم، انگیزه تحملکردن را ازدستداده و تسلیم شدهایم؛ این آغاز ناامیدی است. گاهی اما باوجود اینکه کنترل همه چیز از دستمان خارج شده، در میان اشکها و ناامیدیهایمان تقلا کردهایم و امید داشتهایم که با تلاش بیشتر میتوان بهتر مبارزه کرد و زندگی را به سمت روزهای خوب پیش برد. در حقیقت، امید جوهرة زندهبودن آدمی است؛ اما اینکه ما بخواهیم در موقعیتهای سخت، در جریان امید زندگی، شنا کنیم یا غرق در ناامیدی شویم، به خودمان وابسته است.
آنچه که از امید نمیدانیم!
هر روز، اتفاقات ناگواری مانند تصادف، بیماری و مرگ نابهنگام، برای بسیاری از مردم اتفاق میافتد؛ در واقع درجاتی از ناهماهنگی، دشواری و عدماطمینان، لازم است تا امید شعلهور گردد و این انتظار در ما ایجاد شود که توانایی غلبه بر سختیها، ممکن است.
امید، باور به بهبود شرایط بهواسطه تلاشی است که خود انجام میدهیم؛ این شامل خوشبینی، انگیزه، درنظرگرفتن واقعیت و نیز انجام کارهایی برای حل مشکلات است.
سطح امید ما میتواند تأثیر زیادی بر زندگی ما داشته باشد. افرادی که دارای امید هستند، پشتکار بیشتری دارند، چالشها را فرصتهایی برای رشد و یادگیری میدانند تا بهعنوان موانع؛ آنها نهتنها از شکستها تجربه میگیرند، بلکه به نظر میرسد علیرغم چالشها به راه خود ادامه میدهند و باور دارند که وقتی برای رسیدن به یک هدف تلاش میکنند، فرصتهایی همسو با هدفشان ایجاد میشود.
کسانی که با امید هستند، خود را متعهد به انجام آنچه ممکن است، میکنند.
با امید کاذب آشنا شویم
گاهی ممکن است از تلاش برای اهداف غیرواقعبینانهای که انتخاب کردهایم، احساس خوبی داشته و به نتیجهای که قرار است کسب کنیم، خوشبین باشیم؛ اما این احساسات پایدار نیستند چرا که بر پایه انتظارات غیرواقعی ساخته شدهاند. مثلاً تبلیغی که وعده کاهش وزن فوقالعاده در چند روز را به شما میدهد یا فرصت سرمایهگذاری که وعده چندبرابر شدن پول را میدهد، تنها امید کاذب را در شما تقویت میکند. اصطلاح امید کاذب تعریف سادهای دارد: دستنیافتنیها در دسترس هستند و میان آنچه که امکانپذیر است و آنچه که غیرممکن است؛ تفاوت وجود ندارد.
یک راه برای مقابله با امید کاذب این است که یاد بگیریم هنگام ارزیابی و برنامهریزی اهداف خود، بیش از حد اعتمادبهنفس و خوشبین نباشیم، بلکه بیشتر واقعبین باشیم.
ناامیدی با ما چه میکند؟
در زمانهای سخت، ممکن است تفکراتی مانند: «وضعیت من بهتر نمیشود، آیندهای ندارم، هیچکس نمیتواند به من کمک کند و یا برای من خیلی دیر است» را بارهاوبارها برای خود تکرار کنیم و کاملاً متقاعد شویم که هیچچیز بهتر از آنچه اکنون هست نمیتواند برای ما اتفاق بیفتد؛ این ناامیدی است. ناامیدی، تأثیر نامطلوبی بر چگونگی درک شخص از خود، شرایط و افراد مهم زندگی دارد. احساس ناامیدی، تأثیر زیادی بر رفتار ما میگذارد و همچنان که دیدگاه ما را نسبت به آینده تیرهوتار میکند، منجر به از دست دادن علاقه ما به فعالیتهایی است که زمانی از آنها لذت میبردیم. ناامیدی میتواند ویرانگر باشد و مقدمهای برای اضطراب، افسردگی یا وسواس شود.
کیم وست: من احساس ناامیدی نمیکنم، مگر اینکه احساس درماندگی کنم.
اما واقعیت این است که در زندگی، بیشتر چیزها را میتوان تغییر داد، تنها درصورتیکه تلاش کنیم و یاد بگیریم.
راهکار
اگر مدتی است که احساس میکنید امید در شما کمفروغ شده، بهخاطر داشته باشید که تنها نیستید.
همه ما ممکن است در برههای از زندگی دچار ناامیدی شویم؛ اما نکته مهم این است که بدانیم امید یک مهارت آموختنی است و با تمرین، میتوانیم نگرش امیدوارانهای ایجاد کنیم.
-
به دنبال “استراتژی سوم” باشید
افرادی که امید زیادی ندارند و در رسیدن به نتایج دلخواه ناکام هستند، بارهاوبارها همان روشهای ناکارآمد تکراری را امتحان میکنند.
آنها نمیدانند که همیشه راههای جایگزین برای رسیدن به آنچه میخواهند وجود دارد، شما فقط باید چیزی را امتحان کنید که ممکن است شکست بخورد، و شکست بخورد، و دوباره شکست بخورید.
بنابراین برای اینکه از ناامیدی خارج شوید، لیستی از استراتژیها و مسیرهایی که برای هدفهای خود امتحان نکردهاید، تهیه کنید؛ اگر راهحلها در ابتدا پوچ به نظر برسند، اشکالی ندارد. گاهی اوقات، فکرکردن به بدترین ایدهها میتواند شما را به بهترین ایدهها برساند.
-
اقدام کنید