راه کارهایی برای افزایش رضایت از زندگی

اول مهر ماه شده ، دوران مدرسه همیشه منتظر بودیم تا مدرسه تمام شود و دیگر دانش آموز نباشیم ، گویی تمام شدن مدرسه موفقیتی دست نیافتنی بود و قبولی در دانشگاه موفقیتی که اگر به دست نمی آمد معلوم نبود چه بر سرمان می آید . مدرسه هم تمام شد ، وارد دانشگاه و فضای کار شدیم و باز منتظریم یک روزی بیاید که . . .

همه انسان ها به دنبال نسخه ای برای بهتر زندگی کردن هستند ، و همیشه در جستجوی اتفاقی خارج از وجود خود!

مهم این است نباید آن طور که دیگران توقع دارند زندگی کرد ، هیچ کس نمی تواند انسان را در تصمیماتی که برای زندگی اش می گیرد مجبور کند. همچنین صرفا داشتن هدف های بزرگ در زندگی باعث افزایش رضایت از زندگی نمی شود.

برنامه ریزی برای رسیدن به اهداف باید به گونه ای باشد که انسان از مسیر رسیدن به اهدافش هم لذت ببرد.

راه کار هایی برای داشتن زندگی رضایت مند

* در زندگی ، کارهایتان را اولویت بندی کنید.

عوامل بسیاری در زندگی انسان وجود دارد که برای به حقیقت پیوستن با یکدیگر رقابت دارند.

چه بسیار کارهایی که انسان علاقمند است انجام دهد ولی اگر به همه آنها بپردازد، در همه آن ها می تواند اندکی پیشرفت کند.

ولی اگر از بین آنها تعدادی که نقش موثرتری دارد یا از اهمیت بیشتری برخورددار هستند را انتخاب کند ، می تواند در آنها پیشرفت بهتری داشته باشد.

باید باور داشت توانایی لازم برای رسیدن به موفقیت وجود دارد ، توانی های انسان بسیار بیشتر از آن چیزی است که تصورش را می کند . اولویت بندی برای زندگی را اگر فرد در دستان خودش نبیند ، بدون شک اطرافیانش و شرایط بیرونی زندگی اش را برنامه ریزی خواهند کرد.

* قدرت  “نه ” را دست کم نگیرید.

“نه” در زمان مناسب می تواند بسیار تعیین کننده باشد ، ارنست همینگوی شهامت را مودب بودن تحت فشار می داند.

اگر انسان بیاموزد حتی وقتی تحت فشار است شجاعانه و با شهامت نه بگوید می تواند برای دستیابی به اهدافش به طور قدرمندی حرکت کند.

اگر انسان به هر کاری در زندگی اش “بله” بگوید ، این اجازه را به دیگران داده است که برای زندگی اش تصمیم گیری کنند .

معمولا نه گفتن به معنی مبادله محبوبیت با احترام است.

ممکن است محبوبیت انسان در نه گفتن کاهش پیدا کند ولی در ازای آن احترام برای وقت و زمان خود را دریافت خواهد کرد.

جواب  “نه ” در شرایط مودبانه باعث می شود ، افراد باور کنند چون کارشان با ارزش است جواب نه می شنوند.

قرار نیست صرفا هر کاری به هر قیمتی انجام گیرد.

در این شرایط باورها اینطور تغییر می کند ، چون وقت کافی برای انجام آن کار وجود ندارد جواب “نه” می باشد و این نیست مگر ارزشمندی آن کار یا خواسته.

* انتخاب کردن را شروع کنید.

بعضی از انسان ها تصمیم گرفته اند (انتخاب کرده اند) دیگر در زندگی شان انتخابی نداشته باشند. به همه چیز و همه کس بله می گویند ، قدرت انتخاب خود را به مرور و تدریجی به دیگران واگذار کرده اند .

اگر قرار باشد انسان یک کار را در همین لحظه برای رضایت مندی در زندگی انجام دهد ، آن کار باور داشتن به اهمیت انتخاب کردن و انتخاب هوشمندانه در زندگی است .

انسان موفق به جای اینکه به مجبور بودن فکر کند بر حق انتخاب خود تمرکز می کند.

انسان موفق همیشه سعی می کند گزینه های متعددی را بررسی کند و بهترین انتخاب را داشته باشد.

اگر انسان باور کند انتخاب نکردن در زندگی هم انتخابی است که انجام داده است ، آنگاه می تواند تصمیم بگیرد برای حق انتخاب و قدرت انتخاب خود ارج نهد.

* نسبت به خود ، آگاهی بیشتری پیدا کنید.

توانایی های انسان بسیار بیشتر از آن مقداری است که خودش باور دارد. اگر انسان استعداد های خود را بهتر پیدا کند در تصمیم گیری و انتخاب موثر بهتر عمل خواهد کرد.

اینکه انسان بداند از زندگی چه می خواهد و در طول مسیر رسیدن به اهدافش چه جیزهایی را مورد توجه قرار دهد در انتخاب هایش تاثیر خواهد گذاشت.

نکته پایانی؛

تفاوت دو واژه “نمی توانم” و ” نمی خواهم”

واژه نمی توانم اشاره به محدودیت های بیرونی و یا توانایی دارد ، به این معنی که فرد توانایی لازم برای آن کار یا فعالیت را در وجود خود نمی بیند ، در نتیجه دیگر تلاشی برای انجام آن کار نخواهد داشت .

در مقابل واژه نمی خواهم به انتخاب فرد وابسته است ، به این معنی که در حال حاضر به دلایلی قصد انجام آن کار وجود ندارد.

اگر در زندگی از واژه نمی خواهم به جای واژه نمی توانم استفاده شود ، نشان از کنترل فرد بر روی رفتار خودش دارد و به این معنی است که راهی برای انجام آن وجود دارد و کنترل فرد بر روی خودش می باشد.

در پایان توصیه می شود برای اینکه کمد شلخته زندگی و شغل تان را سر و سامان دهید کتاب ” اصل گرایی” را مطالعه کنید.