سرزمین دانایی و آرامش

همه ی ما در طول روز احساسات و هیجان های  مختلفی را تجربه می کنیم.

هیجان ها نشانه هایی هستند که به ما کمک می کنند ،افکاری که در مغزمان اتفاق می افتند را جواب دهیم.

 مغز ما انتقال دهنده هایی  زیست شیمیایی تولید می کند که همین انتقال دهنده ها سبب ایجاد هیجانات در ما می شوند و همین هیجانات ما را ترغیب می کنند که دست به انتخاب رفتارهایمان بزنیم.

هیجانات نوعی اطلاعات به ما می دهند که ما را از کیفیت پیشرفت ،تعاملات ،محیط و رفتارمان آگاه می کنند.

در یک دسته بندی کلی دو دسته هیجانات داریم، بخشی از این هیجانات را مثبت می دانیم مثل شادی، احساس رضایت و اعتماد به نفس و بخشی دیگر را منفی مثل خشم، احساس گناه، تردید و اضطراب.

اگرچه هیجانات و احساسات به اصطلاح منفی ناخوشایند بوده و باعث آزار ما می شوند.

تحقیقات و پژوهش های مختلف نشان می دهند که این احساسات بسیار مفید هستند و موجبات رشد و پیشرفت ما را فراهم می کنند.

کسانی که برای فرار و یا پنهان کردن و اجتناب از هیجانات منفی تلاش می کنند ،تمام این اطلاعات ارزشمند را از دست می دهند .

در دل هر احساس و هیجان پیامی مفید نهفته است.

اگر به هدف هر هیجان پی ببریم و آن را درک کنیم دیگر نیازی نیست که خود را درگیر مقابله با آن کنیم.

حتی آن زمان که بدانیم چطور این احساسات و هیجانات منفی در خدمت ما هستند ،سپاسگزار آنها خواهیم بود.

اهمیت دانستن درباره هیجانات زمانی خود را نشان می دهد که یکی از مهارتهای ده گانه که توسط سازمان بهداشت جهانی معرفی شده است مهارت مدیریت هیجانات است.

در کل می توانیم بگوییم احساسات و هیجانات به خودی خود مثبت و منفی نیستند بلکه نوع واکنش ما نسبت به آنها ست که ماهیت آنها را تعیین می کند.

هیجانات منفی پاسخهای طبیعی به وقایع عادی زندگی هستند.

سرکوب آنها به سلامتی ما آسیب می رساند و این هیجانات به مراتب مفیدتر و سازنده تر از همتایان مثبت خود هستند.

ناراحتی ،ناامیدی ،شک و تردید ،سر در گمی و حتی احساس گناه یک هدف دارند.

هدف آنها این است که به شما اخطار بدهند تا ترمز کنید ،برای تفکر و استراحت به خودتان پناه ببرید و انرژی و منابع خود را حفظ کنید.

پس باید به جای تلاش برای ترویج شادی بیشتر ،ما از توانایی به کار گیری طیف وسیعی از حالت های روانی مثبت و منفی برای واکنش موثر به رویدادهای زندگی حمایت کنیم که در یک کلمه خلاصه می شود:کل گرا بودن

کل گرایی(کسی که به کل احساسات اعم از مثبت و منفی بها می دهد)ابزاری موثر برای مواجه با چالش های زندگی است.
باید احساسات منفی را همان طور که هستند بپذیریم و فورا آنها را رد نکنیم چرا که این کار بخشی از کل گرا بودن است.
کل گرا بودن یگانه راه برای رسیدن به زندگی بهتر و کاملتر است.
باید با هیجانات خود رابطه بهتری برقرار کرد و درک بهتری از آنها به دست آوریم ،تا به سلامت روان بیشتری دست یابیم.
ویژگی یک انسان کل گرا ،این است که مهارت زیادی در مقابله با آنچه زندگی به او عرضه می کند،دارند.
خلاصه‌ی بحث این است که باید به خود، به روان و احساساتمان به چشم یک کل منسجم نگاه کنیم و از همه‌ی ابعاد آن سود جوییم.
در واقع، هر احساسی مثل ابزاری در کوله‌پشتی ما در سفر زندگی است.
چراغ قوه خیلی خوب است اما گاهی اوقات روشن کردن چراغ قوه‌ی شادی، گرگ‌ها را سمت ما می‌کشاند و شاید بعضی وقت‌ها استفاده از چاقوی خشم، زندگی را برایمان ساده‌تر کند. حذف احساسات منفی و تمرکز بیش از حد بر شادی، ما را از رشد همه جانبه باز می‌دارد.

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هیجان چیست و انواع آن کدامند؟

جدیدترین

Set your categories menu in Header builder -> Mobile -> Mobile menu element -> Show/Hide -> Choose menu
سبد خرید
برای دیدن نوشته هایی که دنبال آن هستید تایپ کنید.
فروشگاه
علاقه مندی
0 محصول سبد خرید
حساب کاربری من